امام خامنه ای مد ظله العالی
 
 

مرحوم اکبر سادات سرکی معروف به «حاج اکبر ناظم» از مداحان مطرح و مشهور تهران قدیم و حسینیه قنات آباد بوده که نغمه های بیادماندنی و شورآفرین عزاداری او سالهاست رونق مجالس عزاداری است.
 
آغاز عاشقی
در جوانی دنبال کسب روزی و درآمد بود. مادرش گفت: اکبر من نمی خواهم تو میلیونر شوی بلکه می خواهم خادم خاندان اهل بیت علیهم السلام باشی. تاثیر شگرف این کلام مسیر را دگرگون کرد و به جستجو پرداخت. تا اینکه به خدمت آیت الله شاه آبادی (استاد امام (ره) ) رسید. ایشان تلقین ذکر و فکر فرمودند و امر به اقامه نماز شب و در محضر ایشان به شهود رسید. می گفت به ایشان عرض کردم، ملامت می کنند چرا به سینه می زنید فرمودند: اعضای بدن هر کدام وظیفه ای دارند. وظیفه دست این است در عزای پسر فاطمه علیهاالسلام به سینه بزند. حاج اکبر شاگرد آیت الله شاه آبادی و مرحوم سیدمهدی طاها نسب معروف به قوامزاده، داماد مرحوم آیت الله فیروزآبادی بود. کوچکترین مسئله و شبهه را از اساتید خود استفتاء می‌کرد به همین خاطر به بیراهه نمی‌رفت.

با دیدن چهره نورانی ذاكر دلسوخته اهل بیت علیهم السلام و بنیانگذار هیأت محترم قنات آباد، با پاهای برهنه، اشك جاری، گل بر سر و رویش می مالید؛ اشك ها بی اختیار به گونه ها می نشست، همیشه دست های او فراتر از دست های سینه زنان قرار می گرفت و بر سینه می نشست پای صحبت های مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می نشت و از او تأثیر می گرفت. یک شب آمد خانه و گفت امشب منزل شیخ بودیم، مجلس تمام شد. شیخ فرمود: آقایان شما را به جان امام حسین علیه السلام از این لحظه به بعد دیگر گناه نکنید. آقا اینجا تشریف دارند و فرمودند همه را بخشیده اند و تقاضای آمرزش از خدا کردند و همه آمرزیده شدید. دیگر سراغ گناه نروید.

 
اخلاق نوکری
همیشه می گفت: باید همه مردم را دوست داشته باشید مثل خداوند که همه بندگانش را دوست دارد و رحمتش شامل حال همه می‌شود؛ مسلمان و مسیحی و یهودی و غیره. شما هم به همه احترام کنید. همه را دوست بدارید که موجب رحمت واسعه خدا می شود.
فرزندش حاج مرتضی می گوید: حاجی آنقدر خوش اخلاق بود که هر کس گرفتاری داشت به سراغش می‌آمد، با همسر و فرزندان خود یک کلمه درشت نمی گفت. می‌ گفت: مداح باید خاکی باشد. یکبار فرد مستی وارد هیات قنات آباد شد. همه اعضای هیات از حضور مست ناراحت شدند. حاجی فورا دخالت کرد و گفت: این مکان متعلق به کیست؟ پاسخ دادند: امام حسین علیه السلام. سوال کرد: صاحب مجلس چه کسی است؟ گفتند: اباعبدالله علیه السلام. فرمود: شما فقط یک تکلیف شرعی دارید استکانی را که این آقا (مست) چایی خورد آب بکشید البته بدون اینکه جلب توجه کنید. این رفتار حاجی باعث شد مست به هوش بیاید و همان شب سبب گرمی مجلس اهل بیت علیهم السلام شد.
 
خورشیدی در ظلمت ستم
یكی از شاعران بزرگ، عاشورا را چونان خورشیدی دانسته است كه در دل شب سیاه ستم درخشید تا تاریكی های سره پلید را بزداید. خادمان حسین علیه السلام نیز، در طول تاریخ اسلام، همواره آفرینندگان خورشید عاشورا بوده اند در برابر شب های ستم و سیاهی، و یكی از این خورشیدهای فروزان، در شب سیاه ستم بیدادگران، مرحوم حاج اكبر ناظم است. در حمایت و پیروی از ولایت فقیه و در پی اعتقاد راسخش به حضرت امام خمینی(ره) در اوج سوگواری و مرثیه مولی الكونین حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با لحن عاطفه برانگیز و شورگستر، در برابر تیمچه حاجب الدوله با صدایی رسا، چنین می سرود:
                
          امروز روز یاری امام است‎                    كار منافقین دگر تمام است‎   
مخالفت به دین ما حرام است                     ‎ تا شود استوار دین پروردگار‎
   پرچم خونین حسینی‎      رسیده بر دست خمینی
 
جلوتر از همه
در آن سال ها دوستدارانش، ساعت ها گوشه و كنار بازار كفاش ها می ایستادند تا پرچم سپید رنگ هیأت نوباوگان قنات آباد از دور نمایان شود.
هنگامی كه طنین سینه زدن و نوحه خواندن هیأت نوباوگان قنات آباد به گوش سوگواران اطراف تیمچه حاجب الدوله می رسید، خبر از آمادگی جمعیت انبوهی از عزاداران حسینی می داد، تا شاهد مرثیه سرایی خادم با اخلاص سالار شهیدان باشند . با دیدن چهره نورانی ذاكر دلسوخته اهل بیت علیهم السلام و بنیانگذار هیأت محترم قنات آباد، با پاهای برهنه، اشك جاری، گل بر سر و رویش می مالید؛ اشك ها بی اختیار به گونه ها می نشست، همیشه دست های او فراتر از دست های سینه زنان قرار می گرفت و بر سینه می نشست.
روضه خوانی، نوحه خوانی، عزاداری جامع و كامل حاج اكبر ناظم و در پایان نیز دعا و ختم امن یجیب، پس از ساعت ها عزاداری شبانگاهی و صبحگاهی در ایام عاشورا، و زمانی كه عقربه های ساعت 3 یا 4 بعد از ظهر را نشان می داد، احدی را خسته و ملول نمی ساخت. او نیز می دانست، مزاحم دسته جات عزاداری نیست. آخرین گروه عزاداران، هیأت نوباوگان قنات آباد است. پس از او موكب عزاداران و دسته جات سوگواری آذربایجانی ها از مسجد آذربایجانی ها (ترك ها)حركت می كردند و گاهی نیز پرچم آنان با پرچم نوباوگان تلاقی می كرد.
در سال های پایانی عمر، با شیفتگی و ارادتی خاص، در حالی كه به شدت از بیماری رنج می برد، در جلسات و دسته جات عزاداری شركت می جست و در اجرای مرثیه خوانی و عرض ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا علیه السلام بیش از حد انتظار ادای وظیفه می كرد.

از من خواندن و از تو زنده کردن
آن روز حاج اکبر، مداح هیأت بود. قبل از اینکه شروع کند به خواندن روضه آقا ابالفضل علیه السلام خبر آوردند که فرزند کوچکت از دنیا رفت.  خبر آنقدر سنگین بود که دل پدر را به درد آورد اما نباید باعث می شد تا مصیبت از دست دادن فرزند، مجلس روضه ی ارباب را بهم بزند. گفت: «خبر را پخش نکنید. مجلس عزاداری سیدالشهدا را باید با کمال احترام برگزار کرد. بعد از تمام شدن مجلس به کارهای فرزندم می رسم.» سر به زیر انداخت و سمت منبر رفت. زیر لب خطاب به ساقی کربلا، حضرت ابالفضل علیه السلام عرض کرد: « آقا! از اکبر ناظم، نوحه خواندن برمی آید و از شما مرده زنده کردن. من نوحه میخوانم و شما اگر صلاح میدانید عنایتی کنید .» بالای منبر رقت و شروع کرد به نوحه خواندن:
 
ای ساقی لب تشنگان...
آنچان سوزی در نوحه اش بود که دل همه را به لرزه درآورد. پس از پایان مجلس به خانه می رود و در کمال ناباوری می بیند فرزندش به استقبالش آمده و می گوید: یک آقایی آمد و به من گفت: «به پدرت بگو مجلس ما را تعطیل نکردی ماهم از خدا خواستیم عمر فرزندت را تعطیل نکند».
بعدها هربار که درباره ماجرای آن شب از حاج اکبر ناظم می پرسیدند، جواب میداد:
    تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن            که خواجه خود روش بنده پروری داند
 
دیدار دوست
در سال های پایانی عمر، با شیفتگی و ارادتی خاص، در حالی كه به شدت از بیماری رنج می برد، در جلسات و دسته جات عزاداری شركت می جست و در اجرای مرثیه خوانی و عرض ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا علیه السلام بیش از حد انتظار ادای وظیفه می كرد.
سرانجام این پیر عاشق و خادم آستان مقدس اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، در سال 1363شمسی، سربلند و سرافراز به صف دیگر خادمان پیوست و به دیدار موالیانش نایل گشت و ورقی تابناك بر پیشینه ستایشگران عشق ولایت افزود.
برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان


در روایتی آمده است که خداوند سبحان به ازای شهادت امام حسین(ع)‌ سه ویژگی و خصلت به حضرت عنایت فرمود: شفا را در تربت، اجابت دعا را زیر قبّه و ائمه را از ذریه او قرار داد.

 مرحوم حاج اسماعیل دولابی از جمله عارفان و سالکان الهی در کتاب «طوبای کربلا» درباره قداست تربت سیدالشهداء و ثواب زیارت حرم حضرت، مطالبی را ذکر کرده که تکان‌دهنده است:

امام باقر (ع) می‌فرماید: خدای تبارک و تعالی 24 هزار سال قبل از خلقت کعبه، زمین کربلا را خلق کرد و آن را سرزمینی پاک و مبارک قرار داد و همواره چنین است که تا اینکه آن را بهترین زمین و منزلگاه بهشت قرار دهد و دوستان خود را در آن جای دهد.

در روایتی آمده است که خداوند سبحان به ازای شهادت امام حسین (ع)‌ سه ویژگی و خصلت به حضرت عنایت فرمود: شفا را در تربت، اجابت دعا را زیر قبّه و ائمه را از ذریه او قرار داد.

بقیه درادامه مطلب



ادامه مطلب ...


از شهداى كربلاست.نامش در زيارت رجبيه هم آمده است.انسانى پايدار،بصير و با وفا و از مردم‏«حضرموت‏»يمن بود.در كربلا خود را به كاروان حسين‏«ع‏» ملحق ساخت. قبر او در بقعه دسته جمعى شهداى كربلا در پايين پاى سيد الشهداست.

 وی از اهالی حَضْر مؤت و از قبیله کنده است. حضر می قبیله ای از قحطانیه حضرموت یمن است.

زمان پیوستن به اباعبدالله

به درستی معلوم نیست. درست آن است که از کوفه حرکت و در کربلا به امام پیوسته باشد. به نظر می رسد روز سوم یا چهارم محّرم به کربلا آمده باشد.

نحوه شهادت

برخی او را شهید حمله نخستین دانسته اند؛‌ امّا درست تر آن است که جزء شهدای ظهر عاشورا ( پس از نماز ظهر ) باشد. رجزی که به وی نسبت داده اند و قول طبری در این زمینه دقیق تر است.

سن : حدود 50 سال

ویژگی ها و فضایل

وفادار و پاکباخته را اباعبدالله الحسین (ع) بود . وقتی خبر اسارت فرزندش عمرو را در ری به وی دادند و امام نیز گفت که برگردد و فرزندش را نجات دهد (رحمک الله انت فی حَلّ من بیعتی فاذهب و اعمل فی فکاک ابنک )‌جواب داد. اکلتنی اذَني السّباع حیاّ ان فارقتک و اساْل عنک الرکبان و اخذ لک مع قلّه الاعوان لایکون هذا ابداً. به شجاعت ،‌سخنوری ،‌بصیر در دین و  علاقه به اهل بیت شهره بود اورا از تابعین دانسته اند.

نام در زیارتنامه ها و منابع

در زیارت ناحیه مقدسه آمده است. السلام علی بشر بن عمر الحضر می شکّر الله لَکَ قولک للحسین و قد اذن لک فی الانصراف اکلتنی اذن السّباع حیّا ان فاقتک و اسأل عنک الرکبان و اخذ لک مع قله الاعوان لایکون هذا ابدا در کتب معتبر مقاتل مانند: الاقبال،‌ انساب الاشرف، اعیان الشیعه،‌ تنقیح المقال،‌ ابصار العین،‌ منتهی الامال،‌ انصار الحسین و بحارالانوار و ... به وی اشاره شده است.

رجز

در انساب الاشراف الاقی الرحمن                         والیوم تجزین بکل احان
لاتجزعی فکلّ شیءٍ قد فان                               والصبر احضی لک عند الدّیان

اطلاعات دیگر

1- نام او را بشر بن عبدالله ،‌بشر بن عمر و بشر بن عمرو بن احدوث حضر می کندی (ابصارالعین )‌نوشته اند. در لهوف نام او محمّد بن بشیر ذکر شده (لهوف ص 153 ). در ذخیره الدّارین شهید حملة اولی و در تاریخ طبری جزء آخرین شهدای غیر بنی هاشم معرّفی شده است.

***منبع: کتاب آیینه‌داران آفتاب نوشته محمدرضا سنگری

برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان



او پیش از برپایی نماز ظهر با حصین بن تمیم ، که گستاخی به امام حسین (ع) گفته بود نماز شما قبول نیست، درگیر شد و پس از آن به میدان رفت.

 حبیب بن مظاهر بن رئاب بن الاشتر بن جخوان بن فقس بن ظریف بن عمرو بن قیس بن الحرث بن ثعلبه بن دودان بن اسد ابوالقاسم الاسدی الفقعسی

زمان پیوستن به اباعبدالله

حبیب در کربلا و احتمالا در روزششم محرم به اباعبدالله پیوست.

نحوه شهادت

او پیش از برپایی نماز ظهر با حصین بن تمیم ، که گستاخی به امام حسین (ع) گفته بود نماز شما قبول نیست، درگیر شد و پس از آن به میدان رفت ت. پس از نبردی شگفت و شور انگیز و کشتن مردی از بنی تمیم با ضربه نیزه بر زمین افتاد و حصین بن تمیم با ضربت شمشیر حبیب را به شهادت رساند و سر از تن او جدا کرد.

سن: او پیرترین یار اباعبدالله در کربلا بود و احتمالا حدود 80 سال سن داشته است.

ویژگی ها و فضایل

از اصحاب پیامبر اکرم، یاور خاص امیرالمومنان، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، شرط الخمیس امام علی (ع)‌ار حواریّون مولا علی، افضل شهدای غیر بنی هاشم، حامل علوم علوی،‌ از مجاهدین جنگ جمل،نهروان، صفّین، راوی روایات و حافظ قرآن بود. اباعبدالله در هنگام شهادت او را صاحب فضل و کسی که قرآن را در یک شب ختم می کرد. معرفی نمود. دارای علم بلایا و منایا، فقیه، شیفته اباعبدالله و دین شناس و امام شناس و دشمن شناس بود.

نام در زیارتنامه ها و منابع

نامش در زیارت ناحیه و رجبیه آمده است. اسلام علی حبیب بن مظاهر الاسدی . در کتب معتبر مانند : تاریخ کامل ابن اثیر ج 4 ص 71. اعیان الشیعه : ج 1 ص 611 الاصابه ج2 ص 142، ابصار العین ص56 . رجال شیخ طوسی: ص 38 و 67 و تاریخ طبری ج5 ص 355 . انساب الاشراف : ج3 ص 184 ، الفتوح: ج 5 ص159 و دیگر کتب و مقاتل به زندگی ، فضایل و شهادت وی اشاره شده است .

رجز :

انا حبیبٌ و ابی مظاهر                     فارسُ هیجاء و حربٍ تَسعر
و انتم عند الحدید (العدید) اکثر         و نحن اعلی حجه و اظهر
و انتم عند الوفاء اعذر                      و نحن اونی منکم و اصبر
                         حقا و انمی منکم و اعذَر

برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان



حرّ در ذو حٌسم و منطقه شراف، هنگام نماز ظهر با امام برخورد کرد و همراه وی به کربلا آمد. وی بنا بر قولی شب عاشورا و بنا بر اقوال متعدد صبح عاشورا به تنهایی و بنا بر برخی روایات همراه پسرش علی، برادرش معصب، و غلامش عروه یا قره به امام پیوست.
 تبار و نژاد حرّبن یزید بن ناجیه بن قعنب بن عتاب الردف بن هرمی بن ریاح بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید مناه بن تمیم یربوعی ریاحی. جدش عتاب در پایه ای بود که پشت سر نعمان {پادشاه حیره} سوار شد.

پس از عتاب، فرزندانش قیس و قعنب همان موقعیت را یافتند. حرّ پسر عموی اخوص، صحابی شاعر محسوب می شد. وی در کوفه ریاست و قدرت داشت.

***زمان پیوستن به ابا عبدالله

حرّ در ذو حٌسم و منطقه شراف، هنگام نماز ظهر با امام برخورد کرد و همراه وی به کربلا آمد. وی بنا بر قولی شب عاشورا و بنا بر اقوال متعدد صبح عاشورا به تنهایی و بنا بر برخی روایات همراه پسرش علی، برادرش معصب، و غلامش عروه یا قره به امام پیوست.

***نحوه شهادت

پس ار پیوستن به امام اجازه میدان طلبید. دشمن را موعظه کرد، اثر نبخشید با تیر هدف قرار گرفت. خدمت امام آمد و اجازه رزم طلبید چند تن به مبارزه آمدند و کشته شدند. اسب وی را هدف قرار دادند. حر پیاده جنگید. تعدادی به دست وی کشته شدند عمر سعد فرمان تیر بارانش را داد. پانصد تیر انداز او را هدف تیر قرار دادند و پس از نبردی شکوهمند زخمی شد و به زمین افتاد. یاران امام وی را از معرکه بیرون آوردند. امام خطاب به وی فرمود: انت کما سمّتک اٌمّکَ الحر، حّر فی الدنیا و سعیدٌ فی الاخره حّر جان داد. امام دستار خود را بر پیشانیش بست. ایّوب بن مشرح از جمله قاتلین اوست.

سن: حدود 50 سال نقل شده است.

***ویژگی ها و فضایل

ارادتمند و عالم به جایگاه و حق اهل بیت (ع)شجاع، نبرد آزموده، رشید و دلاور، آشنا به قرآن، صاحب اراده قوی، چهره سرشناس کوفه، شاعر و ادیب، اهل عبادت.

***نام در زیارت نامه ها و منابع

دوبار در زیارت رجبیّه و یک بار در زیارت مقدسه به وی سلام داده شده است : اسلامٌ علی الحرّبن یزید الریاحی. در کتب معتبر و مقاتل مانند : کامل ابن اثیر: ج 4، ص233-234، تاریخ طبری: ج 5، ص 409، مقتل الحسین مقرّم: ص 192، لهوف: ص 106، مثیر الاحزان: ص 59، نفس المهموم: ص 231 ، اقبال: ج 3، ص 79، ریاض الشهاده: ج 2، ص120، تنقیـــح المقال: ج1، ص260. بحار النوار: ج 45، ص71. روضه الشهداء : ص348، انوار نعمانیّه: ج 3 ص 265 . و ... به وی اشاره شده است.

رجز:

در شروع نبرد بیت عنتره را خواند.

ما زلت ارمیهم بثغره نحره/ و لبانه حتی تسریل بالدم

انی انا الحرّ و مأوی الضیف/ اضرب فی اعناقکم بالسیف

عن خیر من حل بلاد/ الخیف اضربکم ولا اری من حیف

پس خواند (پس از پی شدن اسب) :

ان تعقروا بی فانا بن الحر/ اشجع من ذی لبدٍ هزبر

الیت لااقتل حتی اقتلا/ اضربکم بالسیف ضرباً معضلاً

لا ناقلاً عنهم و معللا/ لا حاجزاً عنهم و لا مٌبدلا

احمی الحسین الماجد المؤمّلا

اطلاعات دیگر

1- نوشته اند پس از شهادت وی، امام دستمال یا دستار خود را به سر او بست و در عصر شاه اسماعیل صفوی پس از شکافتن قبر او ، او را با لباس خون آلود و دستمال بسته بر سر دیدند. وقتی دستمال گشودند تا به شاه اسماعیل بسپارند، خون تازه جوشید و مزار پر خون شد و دیگر بار دستمال را بستند. (تنقیح المقال: ج1 ص260 )

2- حر را بستگان وی از بنی تیمم در سمت غربی کربلا ( حدود هفت کیلومتری) بردند دفن کردند . در نتیجه سر وی از تن جدا نشد.

3- نوشته اند حرّ اولین شهید بوده است در صورت پذیرش این نظر باید نخستین شهید پس ار حمله اولی و تیرباران وشهادت حدود پنجاه و دو تن از یاران امام باشد.

4- حر پس از توبه، اجازه خواست پیاده نشود و به رزم بپردازد.

5- عبیدالله بن عمر کندی درباره حر گوید.

سعید بن عبدالله لا تنسینه/ ولا الحرّ اذ اسی زهیرا علی قسر

مبادا سعید بن عبد الله و حر را که در دشواری ها یار زهیر بود فراموش کنی

***منبع: کتاب آیینه‌داران آفتاب نوشته محمدرضا سنگری

برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان



وی از تابعین، مدرس و استاد قرآن، شجاع، پارسا، قاری قرآن بصیرتمند در دین، نویسنده کتاب (قضایا و احکام )، راوی روایات امیرمومنان و امام مجتبی، زاهد، دشمن شناس و معلم و مفسر قرآن در مسجد کوفه بود. وی در رکاب امیر مومنان در صفین نیز شمشیر زده بود.

بریر بن خضیر همدانی از خاندان بنی مشرق و در اصل از اعراب یمن و ساکن کوفه بوده است.
 
زمان پیوستن به اباعبدالله

با شنیدن خبر حرکت حسین(ع)،‌ خود را به مکه رساند و از مکه تا کربلا همسفر امام خویش شد.

نحوه شهادت

به یزید بن معقل از سپاه دشمن،‌ که با وی محاجّه می کرد. پیشنهاد مباهله داد و و پس از کشتن وی و سی نفر دیگر، رجز خوان جنگید. رضی بن منقذّ عبدی با وی درگیر شد. بُریر او را بر زمین افکند و بر سینه اش نشست. منقّذ دیگران را به کمک طلبید. کعب بن جابر ازدی پشت نیزه را بر بریر فرود آورد بریر بینی منقذّ را کند. وی بر اثر نیزه به کنار افتاد و کعب با شمشیر او را به شهادت رساند.

سن : حدود 60 سال

ویژگی ها و فضایل

وی از تابعین، مدرس و استاد قرآن، شجاع، پارسا، قاری قرآن بصیرتمند در دین، نویسنده کتاب (قضایا و احکام )، راوی روایات امیرمومنان و امام مجتبی، زاهد، دشمن شناس و معلم و مفسر قرآن در مسجد کوفه بود. وی در رکاب امیر مومنان در صفین نیز شمشیر زده بود.

نام در زیارتنامه ها و منابع

نام بریر در زیارت رجبیّه آمده است امّا در زیارت ناحیه نیست. در کتب معتبر مانند : تاریخ طبری ج 5 ص 432 بحارالانوار: ج 45 ص 15 ابصارالعین: ص 70 کامل: ج 4 ص 67 رجال شیخ طوسی : ص 103 تنقیح المقال: ج 1 ص 167 مناقب ج 4 ص 100، ناسخ التواریخ:‌ ج 2، ص 267 و ... از وی یاد شده است.

رجز

انا بریر و ابی خضیر                  لیث (لیس) یروع الاسد عند الزئر
یعرف فینا الخیر اهل الخیر           اضربکم ولا اری من ضَیر
                         کذالک فعل الخیر من بریر


اطلاعات دیگر

1- از وی با عنواین بیر بن حضیر، بریر بن خضیر ،‌بریر بن حصین نیز باد کرده اند.

2- در زیارت رجبیه آمده است : السلام علی بریر بن خضیر

3- قاتلان او را مختلف نوشته اند. در بحارالانوار قاتل او بحیر بن اوس الضبی است که با خواندن اشعاری به کار خویش افتخار کرده است. (بحار الانوار: ج 45، ص 16 )‌امّا نوشته اند کعب بن جابر را در بازگشت از میدان، خواهرش نوار، سرزنش کرد، نوار گفت: دشمن را بر ضد فرزند فاطمه یاری کردی و بزرگ قاریان را کشتی ؟! کعب پاسخ داد:

خواهرم. با سرزشی که کردی از این امر بپرس و بخواه تا آگاه و خبردار شوی. آن بامداد ناگوار تصّور نمی شد که در صبحگاه  جنگ پر وحشت این کاره باشم. ولی نیزه ای که بند بندش سخت و محکم بود. با خود همراه داشتم و خطا نمی رفت و از شمشیری با تیغه درخشان و صیقلی و دم برنده برخوردار بودم. من نیز آن را برهنه کردم به جان آن دسته از غیرتمندانی که دینشان غیر دین و آئین  من بود و چشمم مانند آنان را میان مردم ندیده بود. نه در زمانش و نه در روزگار گذشته. از آن زمان که جوان بودم تا کنون نبرد شدید ترین مردان جنگی بودند در شمشیر زدن با قدرت هر چه بیشتر شمشیر می زدند آری هرکسی حامی و پناهگاه شد شمشیرزن خواهد شد. به راستی در برابر سر نیزه و شمشیر برهنه، پایداری کرد و حقاً در به خاک انداختن سواره و پیاده کوشید، اگر چه سودی نداشت. اگر عبیدالله را ملاقات کردید، پیام مرا به او برسانید که من برای خلیفه مردی مطیع و شنوا بودم بریر را کشتم و در آن هیاهو که منقذ فریاد می زد حمایت کنندگان کجایند، نعمتی از او دریافت کردم. رضی بن منقذ که زخمی شده بریر بود و نجات یافته بود.

4- بریر تنها چهره ای است که در کربلا دعوت به مباهله کرد.

5- شوخی و لطیفه گویی بریر در شب عاشورا مشهور  است. او شب عاشورا با عبدالرحمن بن عبد ریه مزاح می کرد.

6 – بریر با اذن با دشمن سخن گفت تا شاید بتواند تاثیر بگذارد. وی با عمر بن سعد نیز گفت و گو کرد شاید از دل بستگی اش به بنی امیه بکاهد.

***منبع: کتاب آیینه‌داران آفتاب نوشته محمدرضا سنگری

برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان



در آخرین لحظات وقتی حبیب کنارش رسید، گفت: تحمل شهادت تو سخت است. تو را به بهشت بشارت می دهیم. تقدیر چنین است که به زودی به تو پیوندم. اگر این گونه نبود، برای پیوند دینی و خانوادگی که میان ماست، دوست داشتم خواسته های تو را بشنوم و بدان جامعه عمل بپوشانم.

مسلم بن عوسجه بن سعد بن ثعلبه بن دودان بن اسد بن خزیمه ابو جحل الاسدی السّعدی اهل کوفه و از بزرگان شهر و از طایفه بنی سعد بود.

زمان پیوستن به اباعبدالله

روز چهارم  محرم همراه  همسرش ام خلف و فرزندش خلف در کربلا به اباعبدالله پیوست.

نحوه شهادت

مسلم در جناح سپاه در یورش عمرو بن حجّاج ربیدی نبردی شجاعانه کرد. وی حدود پنجاه تن را به خاک افکند و در محاصره افتاد و مسلم بن عبدالله ضبایی و عبدالرحمن بن ابو خشکاره بجلی به وی ضربه زدند. وقتی غبار نشست امام کنارش رسید. هنوز رمقی داشت. به وی فرمود: رحمک الله یا مسلم فمنهم من قضی نخبه و منهم من یتنظر و ما بدلو تبدیلا. و مسلم در کنار امام به شهادت رسید.

سن : حدود 80 سال

ویژگی ها و فضایل

 از اصحاب پیامبر و امیر المومنین، یاور پیامبر در احد و حنین ، فداکار عرصه های جمل، صفین و نهروان، فصیح و بلیغ، شجاع و فداکار، دین شناس، راوی احادیث، مفسر قرآن بصیر و صبور، سرشناس و محبوب، پاکباز راه اباعبدالله الحسین. وی در دوران امام مجتبی نیز یار و مدافع آن بزگوار بود در فتوحات صدر اسلام به ویژه فتح آذربایجان حضور داشت.

نام در زیارتنامه ها و منابع

در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: السلام علی مسلم بن عوسجه الاسدی ... و کنت اول من شری نفسه و اول شهیدٍ شهدالله ... فقال : یرحمک الله یا مسلم بن عسوجه و قرا فمنهم من قضی نحبه و منهم من یتنظ و ما بدلو تبدیلا . لعن الله المشترکین فی قتلک.

در کتب معتبر مانند مقاتل الطالبین :ص100 . تنقیح المقال : ج 3 ص 214 . فرسان الهیجاء: ج 2 ص 116 . الاعلام ج 7 ص 222 ، انصار الحسین : ص 108 الکامل فی التاریخ : ج 4 ص 30 ، تاریخ طبری : ج 5 ص 269 . ابصار العین : ص 109 الارشاد ج 2 ص 96 نهایه الارب ج 20 ص 435 بحار الانوار ج 44 ص 393 . الفتوح ج 5 ص 170 اسد الغابه ج 5 ص 172 الکلیل ص 142 منتهی الامال ج 1 ص 359 از وی یاد شده است.

رجز

ان تالو عنی فانی ذو لبد                 و ان بیتی فی ذری بنی اسد
فمن یغانی حائد عن الرشد             و کافر بدین جبّار صمد


اطلاعات دیگر

1- پس از شهادت او کنیز وی شیون کرد و صدای او در هلهله سپاه دشمن پیچید

2- شبث بت ربعی از فرماندهان سپاه عمر سعد، یاران خود را به دلیل شادی و شعف پی از کشتن مسلم بن عسوجه سرزنش کرد و گفت: به خدا قسم او جایگاه رفیعی در میان مسلمانان داشت و در فتح آذربایجان دیدم  که پیش از رسیدن سپاه اسلام ، شش تن از کفار را به هلاکت رساند.
3- در آخرین لحظات وقتی حبیب کنارش رسید، گفت: تحمل شهادت تو سخت است. تو را به بهشت بشارت می دهیم. تقدیر چنین است که به زودی به تو پیوندم. اگر این گونه نبود، برای پیوند دینی و خانوادگی که میان ماست، دوست داشتم خواسته های تو را بشنوم و بدان جامعه عمل بپوشانم. مسلم با اشاره انگشت امام خود را نشان داد و گفت تو را وصیّت می کنم که تا پای جان از او حمایت کنی. حبیب گفت: به خدای کعبه قسم آن حضرت را یاری خواهم کرد.

4- تقش مسلم در جریان قیام مسلم بن عقیل در کوفه بسیار مهم بوده است.
5- اعلام وفاداری و سخنرانی وی در شب عاشورا درتهییج و ایجاد روح حماس در یاران بسیار مؤثر بود .

***منبع: کتاب آیینه‌داران آفتاب نوشته محمدرضا سنگری

برگرفته ازسایت باشگاه خبرنگاران جوان



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ


امیدوارم که مطالب وبلاگ من برای شمامفیدباشد. باآرزوی موفقیت برای شما
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام خامنه ای (همه چیز) و آدرس amirkazemi1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 20248
بازدید کل : 196360
تعداد مطالب : 784
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

Alternative content